****رقص باران****

به نام خدایی که در این نزدیکی ست..........

****رقص باران****

به نام خدایی که در این نزدیکی ست..........

به افتخار همه ی پدرا.....

پدری دست بر شانه پسر گذاشت و از او پرسید:

تو میتوانی مرا بزنی یا من تورا؟پسر جواب داد:

 من میزنم پدر ناباورانه دوباره سوال را تکرار کرد

ولی باز همان جواب را شنید با ناراحتی از کنار پسر

 رد شد بعد از چند قدم دوباره سوال را تکرار کرد

 شاید جوابی بهتر بشنود.

پسرم من میزنم یا تو؟

این بار پسر جواب داد شما میزنی.

پدر گفت چرا دوبار اول این را نگفتی؟

پسر جواب داد تا وقتی دست شما روی شانه من

 بود عالم را حریف بودم ولی وقتی دست از

شانه ام کشیدی قوتم را با خود بردی...






نظرات 1 + ارسال نظر
Arshia سه‌شنبه 15 بهمن 1392 ساعت 20:34 http://pc-iran.ir

سلامتی همه پدرانی که همیشه پشت فرزندشونن چه در این دنیا چه در اون دنیا

ممنون از نظرتون بل درت هم همینه با اینکه من همیشه فکر می کردم که تنها قادر به انجام هر کارم اما.....

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.